نمیدونم تا حالا براتون پیش اومده که یکی از عزیزترین دوستاتونو بعد از 11 سال پیدا کنید؟
یکی دو ماهی میشد که معصومه رو به خاطر خدا ولش کرده بودم. یه دفعه عوض شد. هرچی باهاش بحث کردم فایده نداشت. میگفت من خواب امام زمانو دیدم و مامورم که تو رو هدایت کنم . و کلی حرفای صد من یه غاز و ضد و نقیض دیگه. مثل زیر سوال بردن مرجعیت، رهبر، نماز، غسل و......
وقتی حب و بغضت برای خدا باشه مجبور میشی به خاطر خدا از خیر این جور دوستیا بگذری با اینکه هفت هشت سالی بود که باهاش دوست بودم دیگه رابطه ام رو باهاش قطع کردم چون دیگه امیدی بهش نبود.
دیروز توی کاربرای یه سایت مذهبی اسم یکی از دوستای قدیمی ام رو دیدم 11 سال بود ازش بیخبر بودم اونم اسمش معصومه بود. براش پیام گذاشتم آره خودش بود معصومه همونی که قبل از امتحان پشت بلند گوی مدرسه آیه «افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد» رو میخوند. خدایا ازت ممنونم. به خاطر اینکه منو میبینی . شرمنده از بابت بدی هایی که در وجودمه.شرمنده.
سریال حضرت یوسف (ع) که اخیرا از تلویزیون پخش میشود دارای نکات ارزشمندی است که بر کسی پوشیده نیست. از جمله آنکه پرداختن به آن با توجه به شرایط کنونی جامعه، از اوجب واجبات می باشد. اما از همه خوبیهای آن که بگذریم به نظر میرسد در برخی موارد آن کوتاهی صورت گرفته است.
اول اینکه منابع آن در حد منابع یک پایان نامه درست و درمون نیست. حال آنکه این سریال با توجه به هزینه زیادی که به خود اختصاص داده و طیف وسیع بیننده لازم بود از منابع بیشتری در فیلمنامه بهره می برد.
مطلب دیگر این که به همین منابع ذکر شده در پایان سریال نیز توجه کافی نشده است. به این مثال توجه کنید:
« وَ قَالَ لِلَّذِى ظَنَّ أَنَّهُ نَاجٍ مِّنْهُمَا اذْکُرْنِى عِنْدَ رَبِّکَ فَأَنسَاهُ الشَّیْطَانُ ذِکْرَ رَبِّهِ فَلَبِثَ فِى السِّجْنِ بِضْعَ سِنِینَ» سوره یوسف:42
و (یوسف) به آن زندانى که مىدانست آزاد مىشود گفت: مرا نزد ارباب خود بیاد آور. (ولى) شیطان یادآورى به اربابش را از یاد او برد، در نتیجه (یوسف) چند سالى در زندان ماند.
در بعضى تفاسیر، جملهى «فََاَنسَاهُ الشَیطان» را اینگونه ترجمه کردهاند که «شیطان یاد پروردگار را از ذهن یوسف برد و او به جاى استمداد از خداوند به ساقى شاه توجه کرد» و این براى یوسف ترک اولى بود و لذا سالهاى دیگرى را نیز در زندان ماند.
امّا صاحبالمیزان مىنویسد: اینگونه روایات خلاف قرآن است، چون قرآن در آیه 24 همین سوره، یوسف را از مخلصین دانسته و شیطان طبق آیات قرآن ( 39 سوره حجر و 82 سوره ص) بر مخلصین نفوذ ندارد.
مطلب دیگر اینکه لازمه اخلاص، ترک توسل به اسباب و مسببات نیست.
به علاوه در دو آیه بعد آمده که «قال الّذى نَجَا مِنهِمَا و ادّکَرَ بَعدَ اُمّة» فراموش کننده بعد از مدتها یوسف را به خاطر آورد، از این معلوم مىشود که فراموشى مربوط به ساقى بوده است نه یوسف.
پیامها:
1- انبیا نیز از طرق معمول مشکلات خود را حلّ مىکنند، و این با توحید و توکّل منافاتى ندارد. «اُذکرنى عند ربّک» (یوسف مظلومیّت خود را به عزیز مصر یادآور مىشود)
2- هر تقاضایى رشوه نیست. «اُذکرنى عند ربّک» یوسف براى تعبیر خواب، مزد و رشوهاى درخواست نکرد، بلکه گفت: مظلومیتم را به شاه برسان.
3- براى اثبات بىگناهى وپاکى، از هر طریق سالم براى رساندن شکواى خود به گوش مسئولین بهره ببریم. «اُذکرنى عند ربّک»
4- کاخ نشینى و رفاه، زمینهساز فراموش کردن درد و رنج گرفتاران و بیچارگان است. «ناج... فانساه الشیطان ذکر ربّه» معمولاً افراد پس از نجات از سختىها و رسیدن به آسایش، پست، مقام و رفاه، دوستان قدیمى و بسیارى از چیزها را به فراموشى مىسپارند.
5 - خروج یوسف از زندان و رفع اتهام از او، با اهداف شیطان ناسازگار بود، لذا دسیسه نمود و ساقى را به فراموشى انداخت. «فانساه الشیطان»
در حالی که در این سریال فراموشی به حضرت یوسف نسبت داده شده است وبه این معنا است که نویسنده فیلمنامه به تفسیر بزرگ المیزان بی توجه بوده است.